جدول جو
جدول جو

معنی شلوغ کردن - جستجوی لغت در جدول جو

شلوغ کردن
ازدحام کردن، سر و صدا کردن
تصویری از شلوغ کردن
تصویر شلوغ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
شلوغ کردن
سر و صدا کردن، نظم و ترتیب جایی را برهم زدن، کنایه از جلوه دادن موضوعی بزرگ تر از آنچه هست، اغراق کردن
تصویری از شلوغ کردن
تصویر شلوغ کردن
فرهنگ فارسی عمید
شلوغ کردن
Overcrowd
تصویری از شلوغ کردن
تصویر شلوغ کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شلوغ کردن
переполнять
دیکشنری فارسی به روسی
شلوغ کردن
überfüllen
دیکشنری فارسی به آلمانی
شلوغ کردن
переповнювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شلوغ کردن
przepełniać
دیکشنری فارسی به لهستانی
شلوغ کردن
使拥挤
دیکشنری فارسی به چینی
شلوغ کردن
superlotar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
شلوغ کردن
affollare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
شلوغ کردن
abarrotar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
شلوغ کردن
encombrer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
شلوغ کردن
overbevolken
دیکشنری فارسی به هلندی
شلوغ کردن
भीड़ लगाना
دیکشنری فارسی به هندی
شلوغ کردن
membanjiri
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
شلوغ کردن
ازدحم
دیکشنری فارسی به عربی
شلوغ کردن
붐비게 하다
دیکشنری فارسی به کره ای
شلوغ کردن
להעמיס
دیکشنری فارسی به عبری
شلوغ کردن
混雑させる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
شلوغ کردن
kalabalıklaştırmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
شلوغ کردن
kujaa watu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
شلوغ کردن
เบียดเสียด
دیکشنری فارسی به تایلندی
شلوغ کردن
ভিড় করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
شلوغ کردن
ہجوم کرنا
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شلوغی کردن
تصویر شلوغی کردن
Bustle
دیکشنری فارسی به انگلیسی